چگونه پس از پایان تحصیلات وارد بازار کار شویم؟

“مخصوص طراحان داخلی‌ و معماری”

یکی‌ از دغدغه هاي جوانان ورود به بازار کار پس از پایان تحصیلات است.باید بدانیم انجام هر کار در ابتدا سخت بنظر می‌رسد ولی‌ تنها کافیست، آرزوی خودمان را به صورت اهداف بلند مدت،میان مدت و کوتاه مدت از ذهن بر روی کاغذ بیاوریم و معجزه قلم و رسیدن به خواسته‌هایمان را اول با چشم دل و بعد به صورت واقعیت ببینیم، شاید این موضوع در ابتدا شعار به نظر برسد ولی‌ زمانی‌ که تنها یک هدف کوچک شما که میتواند آن هدف نوشتن یک مقاله علمی‌ يا خرید یک پکيج آموزشی‌ یا کتاب مورد علاقه‌مان با پولی‌ که خودمان به دست آورده ایم يا کم کردن وزن و…باشد این باور را در ما تقویت می‌کند که هر آنچه بخواهیم میتوانیم انجام دهیم و در نهايت آن را داشته باشیم.

لحظه‌ایي فکر کنید و در ذهن خود مرور کنید تا الان به چه چیزهایی که قبلا آرزوی شما بوده الان در دستان شما ست؟

شما آرزوی رفتن به دانشگاه،پایان تحصیلات،گرفتن نمره خوب در درسی‌ خاص ،خرید لباس یا کفشي خاص و خیلی‌ چیزهایی‌ داشته اید که الان در دستان شما است.

اگر الان دغدغه ذهنی‌ شما بعد از پایان تحصیلات شروع کردن کار مورد علاقه تان است نگران نباشید،در این مقاله به شما سر نخ‌هایي داده میشود که بتوانید مسیر صحیح رفتن را پیدا کنید.

کشف شخصیت درونی‌ تان ، پیدا کردن مسیر راه زندگیتان در دست هیچکس جز خود شما نیست.

در این روزها با وجود مشاوران خبره ،بزرگان و جوانان بسیاری که  به صورت حرفه‌ای در حال خدمت به جامعه ایرانی

است راه را برای رسیدن نه آسان تر ولی‌ سریع تر کرده است.

-اولین قدم بعد از پایان تحصیلات برای ورود به بازار کار همچنان آموزش دیدن است، هیچ وقت این گزینه  حذف نمی‌شود، حذف یادگیری از لیست کارهای روزانه به مصادف پیاده شدن  از قطار موفقیت است.

همیشه سعی‌ کنید با خواندن کتاب، استفاده از فایل‌های آموزشی‌ و رفتن به کلاس‌های مربوط به رشته تحصیلی‌ یا شغل مورد علاقه تان به پرورش شخصیت خود بپردازید.

در دنیای معاملات و تجارت مردم خدمات و کالای شما را نمیخرند آنان در ابتدا با شخصیت شما ارتباط برقرار میکنند سپس مشتاق خرید خدمات شما میشوند ، در واقع آنان شخصیت شما را میخرند، برای اینکه طرفداران بیشتری داشته باشید باید برند وجودتان را قوی کنید که این قسمت با افزایش شخصیت که از طریق آموزش دیدن،بالا بردن سطح اطلاعات،چگونگی‌ برخورد مناسب با افرادجامعه،چگونه سخن گفتن و کلام زیبا داشتن، ظاهر و پوشش مناسب داشتن مقدور می‌باشد.روابط بیشتر به مثابه فروش کالا و خدمات بیشتر شما است.

تا شما شخصیت خود را نتوانید قوی کنید،فروش محصولات و خدماتتان سخت تر است،پس همیشه سعی‌ بر ساختن شخصیت خود کنید که هم خود ارزشمندتری داشته باشید و هم فروش بیشتر.

-دومین قدم پیدا کردن برترین‌ها در بازار کارتان است.

سعی‌ کنید همیشه در ابتدای کار با بهترین‌های بازار کار کنید،حتي با کمترین حقوق!

چشمان شما باید بهترین‌ها را ببیند تا ذهنتان باور کند هر چیزی امکان دارد،فراوانی‌ در دنیا وجود دارد ،افراد موفق پله‌های رفته‌شان را در خدمت کسانی‌ قرار میدهند که خواهان یادگیری آن هستند.

سعی‌ کنید همیشه در کنار بهترین‌ها باشید.با عقاب‌ها پرواز کنید و از همنشینی با اردک‌ها پرهیز کنید، همیشه در ذهنتان باشد که اگر در جمعی‌ شما از همه داناتر هستید هرچه سریعتر آن فضا را ترک کنید که چیزی بر ارزش شما افزوده نمی‌شود سعی‌ کنید همیشه در جمعی‌ باشید که در آن جمع از همه کمتر میدانید ،این عاملی است که شما را به پله بعدی و فاز بعدی زندگیتان سوق میدهد.

-سومین قدم رهايی از کارمندی است،همیشه در ذهنتان داشته باشید که هیچ کارمندی در زندگی‌اش نمیگوید که حد اقل به اندازه تلاشش درامد داشته است، هیچ رئیس شرکتی نمیاید هم سطح یا  بیشتر از حقتان به شما حقوق بدهد شما اول  باید جیب آنها را پر کنید تا مقداری از آن سهم شما شود.

کار کارمندی امنیت ذهنی‌ ایجاد می‌کند که باعث میشود از ریسک پذیری و حرکت به جلو ما را باز دارد.اما باید بدانیم که ریسک پذیری و بیرون آمدن از کار کارمندی هم اصولی دارد که با رعایت آن ریسک را می‌توان به فرصت تبدیل کرد ، وقتی‌ ما آمادگئ کامل برای شروع کار خودمان داشته باشیم مانند شناگری هستیم که از وسعت و عمق دریا نمیترسد بلکه تنها چشم‌هایش آرامش و زیبائی موج‌ها را میبیند و میداند  با قابلیت‌هایش میتواند سوار بر موج خود را به ساحلی امن

برساند.

4 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *