چگونه ارتعاش انرژی خود را افزایش دهید؟

ابتدا باید انرژی و ارتعاشات را درک کنید. همه چیز با سرعت یا فرکانس متفاوتی در حال ارتعاش است. افکار و احساسات ما سطوح مختلفی از ارتعاشات را حمل میکنند و افکار ما احساساتی را که در هر لحظه احساس میکنیم کنترل میکنند. فرکانس ارتعاش که در هر ثانیه در آن قرار میگیرید، تعیین میکند که با چه چیزی در زندگی خود طنین انداز شده و یا با آن هماهنگ هستید.

من مطمئنا میدانم که اگر چیزی وجود داشته باشد که واقعاً شما در زندگی میخواهید، یک شخص، یک موقعیت، یا هر چیز دیگری ، اگر با آن ارتعاش هماهنگ نباشید، آن را نخواهید داشت . اگر خواهان چیزی هستید باید با آن در ارتعاش باشید.

هر فکری که داریم فورا به بیرون فرستاده میشود، در کیهان طنین انداز میشود. همانطور که با آن فرکانس ها طنین انداز میشود. آنها را به شما باز می گرداند. مشکل این است که اکثر مردم هر روز چندین بار فرکانس خود را تغییر میدهند. و زمانی که چیزی را که می خواهید به سمت شما برگردد،. فرکانس خود را تغییر داده اید . مثل تجلی چیزی است که میخواهید وارد زندگی شما میشود و درست از کنار شما رد میشود. شما هرگز آن را نمیبینند، زیرا فرکانس شما همگام نیست.

نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که تجربه تغییرات در ارتعاش از کم به زیاد، بخشی عادی از زندگی است. اشکالی ندارد گاهی اوقات احساس ناراحتی کنید زیرا این احساس فرصتی به شما میدهد تا به درون خود نگاه کنید و ببینید چه چیزی در راه است که باید بهبود یابد.

اگر ارتعاش شما کم است ممکن است با مشکلاتی در سلامت، جریان پول ، روابط یا بی انگیزه گی مواجه باشید. برای اینکه سریع احساس بهتری داشته باشید مهم است که نگاهی به چیزهایی در زندگی خود بیندازید که از نظر عاطفی بر شما تاثیر میگذارند. سپس اقدامات لازم را برای بهبود و حذف آنها از زندگی خود انجام دهید. اگر علامات زیر را دارید ،. ارتعاش شما در دراز مدت کاهش مییابد.

-خود گویی منفی (احساس بی لیاقتی)

-روابط سمی / مرزهای ناسالم

-تروماهای التیام نیافته دوران کودکی

-استرس و اضطراب

عدم مراقبت روزانه از خود

-رژیم غذایی ناسالم / خوردن غذاهای فرآوری شده

-محیط خانه سمی

-قرار گرفتن طولانی مدت در معرض وسایل الکترونیکی/ تلفن همراه/ کامپیوتر/ تلویزیون

-نگه داشتن خشم / گناه یا رنجش

-زندگی در گذشته یا نگرانی در مورد آینده

-استفاده بیش از حد از الکل یا مواد مخدر

چرا باید ارتعاش خود را به طور کامل افزایش دهید ؟

فراتر از بدیهی بودن احساس خوب ، یادگیری نحوه پوشاندن ارتعاش در واقع یکی از رازهای قانون جذب است . آنچه را که در فرکانس و ارتعاش ارسال میکنید، پس میگیرید.

وقتی فرکانس خود را تغییر میدهید و شروع به هماهنگ شدن با انرژی بالاتر عشق میکنید، شروع به جذب امکانات جدید و فرصت های جدید در زندگی خود میکنید. این کمک میکند تا آنچه را که میخواهید سریعتر نشان دهید و در نهایت واقعیت جدیدی برای خود ایجاد کنید. قادر به تجربه بسیاری از رویدادهای شاد، روابط بهبود یافته و فرصت هایی هستند که به نظر می رسد فقط به دامان شما می افتند. شما همچنین بیشتر با شهود خود، هدف زندگی خود هماهنگ میشوید و به راحتی میتوانید قلب خود را دنبال کنید.

چگونه فورا ارتعاش خود را افزایش دهیم ؟‌

خبر خوب این است که همه چیز انرژی است، افزایش سریع فرکانس شما میتواند بسیار ساده تر از آن چیزی باشد که فکر میکنید.

-عشق بی قید و شرط را احساس کنید: احساس عشق بی قید و شرط و ارتباط ذهن با بدن ، یکی از قدرتمند ترین کارهایی است که میتوانید برای افزایش سریع ارتعاش خود انجام دهید. ما اغلب فکر میکنیم که این نوع عشق فقط از طریق دیگران به ما میرسد. با این حال شما در واقع میتوانید این نوع عشق را به خود بدهید.

نحوه انجام این تمرین

-یک مکان ساکت پیدا کنید که کسی مزاحم تان نشود

-چشمان خود را ببندید و چند نفس عمیق بکشید

-دستان خود را روی چاکراه قلب خود قرار دهید

-به زمانی فکر کنید که واقعاً احساس خوشحالی ،دوست داشته شدن و امنیت داشتید. این میتواند زمانی واقعی در زندگی شما و یا تخیلی ایجاد شده در ذهن شما باشد ( این تخیل هر چیزی میتواند باشد مثلا تصور کنید در ساحل آرام هستید و گرمای نور خورشید پوست شما را نوازش میکند)مهم ترین چیز این است که احساس کنید عشق آن را وارد بدن شما میکند

-به محض داشتن لحظات شاد، احساسات را قویتر کنید و تصور کنید آنها بزرگتر و روشن تر میشوند

-عشق را احساس کنید، شادی را احساس کنید، اجازه دهید به تمام سلول های بدن شما بتابد

-این تجسم را حداقل ۲ تا ۳ دقیقه نگه دارید

-هنگامیکه برای رهایی آماده هستید، تایید تشکر کنید.

من اکنون بسیار خوشحال و سپاسگزارم و احساس امنیت، شادی و عشق میکنم . این تمرین را در تمام روز انجام دهید تا فرکانس خود را بالا نگه دارید.

*یک فکر جدید را انتخاب کنید

ارتعاش ما پاسخی به احساس ماست. و احساسات ما پاسخی است به آنچه فکر میکنیم. چیزهای منفی و موقعیت های سخت در زندگی شما به وجود می آیند. نحوه پاسخگویی شما به آنها انتخاب شماست. تعیین اینکه آیا انرژی و خلق و خوی شما متعادل میماند یا خیر، به سمت منفی یا مثبت شدن می رود .

آموزش نحوه انتخاب یک فکر احساسی بهتر

-آگاه شوید: آگاهی اولین قدم در حذف صحبت ها و عادات منفی با خود است.

۲-مشاهده کنید: زمانی که اتفاق غیر منتظره ای رخ میدهد، لحظه ای توقف کنید و پاسخ خود را مشاهده کنید.

۳- قاب بندی مجدد – تلاش آگاهانه ای برای تنظیم مجدد موقعیت انجام دهید و مثبت ترین فکر بعدی را که میتوانید انتخاب کنید. انتخاب برای افکار مثبت تر میتواند فورا فرکانس شما را افزایش دهد. کارد بندی مجدد به شما کمک میکند تا متوجه شوید که گیر نکرده اید و همیشه این گزینه ها را مد نظر داشته باشید.

-کمک به دیگران

-از مردم کمک بپذیرید

-به مردم لبخند بزنید و مخصوصا غریبه ها

-دعا از خدا برای کمک به شما، خدا از طریق همه ما کار میکند

-با یک مربی ، درمانگر  کار کنید

-به خودتان اجازه بدهید گریه کنید ، گریه به بازسازی شما کمک میکند

-هر روز مدیتیشن کنید، عمیق نفس بکشید و آرام باشید

-ورزش کنید  

-به طبیعت بروید – طبیعت انرژی شما را تغییر میدهد، باعث ایجاد اندروفین خوبی در بدن میشود

-در آینه نگاه کنید و با صدای بلند به خود بگویید دوستت دارم

-زمان بیشتری را در حلقه افرادی که دوست تان دارند بگذرانید

-به موسیقی های شاد گوش کنید و اغلب برقصید

موسیقی گوش دهید

شنیدن موسیقی های مثبت و شاد میتواند فورا ارتعاش شما را افزایش دهد. یک لیست از موسیقی های مثبت تهیه کنید و زمان هایی که احساس میکنید انرژی تان پایین آمده به آنها گوش داده و برقصید.

سپاسگزاری فوری را تمرین کنید

جملات زیبا همراه با شکرگزاری بابت نعمت هایی که دارید راهی عالی برای تغییر تمرکز و احساس خوشحالی فوری است.

فضای سبز را به محیط خود دعوت کنید

نگهداری از گل و گیاهان طبیعی راهی موثر برای بالا نگه داشتن ارتعاشات بدن میباشد . ارتباط با طبیعت و گیاهان و گل ها باعث سرزندگی و طراوت شما خواهد شد.

از تلویزیون و تلفن کمتر استفاده کنید

دوری از رسانه های اجتماعی باعث میشود بیشتر در زندگی واقعی باشید، بیشتر با خانواده و دوستان تان وقت بگذارید و مطالعه کنید و به کارهای هنری بپردازید.

ورزش را در برنامه روزانه خود داشته باشید

برای پیاده روی در طبیعت وقت بگذارید، گذراندن زمانی در طبیعت ، تنفس در هوای تازه، احساس آفتاب بر روی پوست برای روح مفید است. واقعاً تمرین کنید که واقعاً حضور داشته باشید و به آسمان نگاه کنید، عمیقا به وفور و زیبایی در اطراف خود توجه کنید.

فهرستی از تمام کارهایی که از انجام آن ها لذت میبرید تهیه کنید، سعی کنید حداقل ۳۰ مورد داشته باشید. و هر روز به لیست خود نگاهی بیندازید مطمئن شوید که از کارهای بیشتری را که انجام میدهید، لذت ببرید.

خود مراقبتی داشته باشید و به خودتان عشق بدهید ، هر روز ساعتی را به خود اختصاص دهید.

به کیفیت غذای روزانه خود دقت کنید، از غذاهای کنسروی و فرآوری شده کمتر استفاده کنید.

روابط مثبت و پرشور ایجاد کنید

کیفیت روابط شما میتواند سطح شادی بلند مدت شما را تعیین کند. ایجاد روابط متعادل با مرزهای سالم گام مهمی در بالا نگه داشتن روحیه شماست. تماس با افراد سمی یا منفی را محدود کنید. من میدانم که به دلیل خانواده یا کار، ما همیشه در بین افرادی که با آنها برخورد میکنیم حق انتخاب نداریم، اما میتوانید زمان خود را با آنها محدود کنید. یا به سادگی از هر موقعیتی که به شما کمک نمیکند دور شوید. زمان بیشتری را با افرادی بگذرانید که حامی و قدر دان هستند. و به شما احساس سر حالی میدهند. وقتی در یک وضعیت قدرتمند با افکار مثبت زندگی میکنید، چیزهای مثبت بیشتری را به زندگی خود جذب میکنید.

روح قدیمی

روح قدیمی کسی است که پیش از این زندگی های زیادی را تجربه کرده و خردی فراتر از سن و سالش دارد. تجربه های خاص در زندگی های گذشته، موجب رشد و توسعه ویژگی های حکیمانه ای میشود که روح قدیمی را میسازند. روح های قدیمی درک عمیقی از دنیای اطراف دارند، میدانند در جست وجوی چه چیزی هستند و برای چه کاری آمده اند، حسن اخلاق داشته و دارای وجدانی قوی میباشند. . اما قدیمی بودن همیشه به معنای خردمند تر بودن نیست- چرا که در زندگی ام افراد سالخورده زیادی دیده ام که بی تجربه بوده اند. روح های پخته تر آن هایی هستند که مدت زمان بیشتری در چرخه زندگی بوده و فرصت آموختن از تجربه های خود را غنیمت شمرده اند، آن آموخته ها را در زندگی به کار بسته و تغییری پایدار ایجاد کرده اند. روح های پخته همواره در جست و جوی رشد هستند.

مهم است که بدانیم مسیر یک روح قدیمی، مسیری از رشد مداوم، خرد و عشق و فراتر از زمان میباشد.

چگونه میتوان یک روح قدیمی را شناسایی کرد؟ یکی از ساده ترین راه ها این است که ببینیم چگونه به تجربیات زندگی واکنش نشان میدهد. روح های قدیمی تلاش میکنند تا به شکلی رفتار کنند که نتایج بهتری هم برای خودشان و هم برای اطرافیان شان داشته باشد. آن ها کمتر دیگران را قضاوت میکنند، چرا که درک میکنند ما همه در حال رشد و تکامل هستیم و هر کدام مان در نقطه ای متفاوت از مسیر ایستاده ایم. بنابراین به گونه ای متفاوت به زندگی پاسخ میدهیم. روح قدیمی میداند که ما انسان هایی نیستیم که تجربه های معنوی موقتی دارند. بلکه ما روح هستیم که تجربه موقتی انسان بودن را می گذرانیم

نشانه ی دیگر روح های قدیمی، پاسخ گویی آن ها است. آن ها کارهایی را انجام میدهند که لازم است انجام شوند، بدون آن که کسی به آن ها بگوید. برای مثال اگر در محیطی قرار بگیرند که کارهایی نیمه تمام وجود دارد برای انجام  آن کارها پیش قدم هستند.

چرا روح های قدیمی، تنهایی را ترجیح میدهند؟

در حالی که روح قدیمی می تواند روابط قوی زیادی با افراد ایجاد کند، توانایی نفوذ آنها در ارتباط با اعماق افراد ، می تواند برایشان دشمنان زیادی نیز به وجود بیاورد. برای آنها تنهایی اتفاقی یا ناشی از طرد شدگی نیست،‌ بلکه یک تمرین آگاهانه است که به آنها اجازه میدهد جهان را با وضوح بیشتری ببینند.

-نیاز کمتر به تایید بیرونی : روح های قدیمی، از مسیرهای زیادی عبور کرده اند و درک عمیقی از خود و زندگی دارند. آن ها دیگر نیاز ندارند که از طریق رابطه با دیگران، هویت یا ارزش خود را پیدا کنند. در نتیجه تنهایی برایشان یک خلا نیست، بلکه فضایی برای اتصال عمیق تر به درون است.

-تمایل به سکوت و تامل : این روح ها به دنبال هیاهو و شلوغی نیستند. تنهایی، فرصتی است برای مراقبه ، تفکر، آگاهی و تماس با سطوح بالاتر آگاهی. در این فضا ست که آن ها بهتر میتوانند صدای درونی خود را بشنوند.

-عدم هم فرکانسی با اطرافیان : روح های قدیمی اغلب احساس میکنند که دیگران آن ها را درک نمیکنند. سطح آگاهی و نوع نگاه شان به جهان متفاوت است. به همین دلیل ممکن است ارتباط با افراد نا پخته یا سطحی برایشان خسته کننده یا حتی آزار دهنده باشد. بنابراین تنهایی را ترجیح میدهند تا انرژی خود را حفظ کنند.

-ماموریت های درونی و فردی : بسیاری از این روح ها ماموریت هایی دارند که نیازمند تمرکز، نظم درونی و فاصله گیری از حواس پرتی های بیرونی است. برای آنان تنهایی بخشی از مسیر رشد و خدمت است.

-روح های قدیمی یاد گرفته اند که تنها بودن با تنهایی فرق دارد: روح های قدیمی درک کرده اند که میتوان تنها بود و در عین حال احساس پوچی نکرد. آن ها با خودشان در صلح هستند. حضور خود را کافی میدانند و این بزرگ ترین نشانه بلوغ روح است.

-از آنجایی که ناخودآگاه افراد دوست دارند با روح های قدیمی  مشکلات شان را در میان بگذارند، اغلب از آنها به صورت زباله دان احساسات شان استفاده میکنند. بنابراین روح های کهن ترجیح میدهند که دایره افراد در اطراف شان را محدود کنند.

-روح های قدیمی مستعد تخلیه انرژی هستند: آنها از درون در جست ‌و جوی حقیقت، درک عمیقتر و کاوش درونی خود و دنیای اطراف شان میباشند و در بیرون  معمول است که روح پیر خستگی ذهنی زیادی را تجربه کند.  با ایفای نقش به عنوان میانجی بین مردم و مشکلات شان قرار دارند. به این دلیل طبیعی است که روح های قدیمی خستگی ذهنی زیادی را تجربه کنند.

-آنها زندگی را از زوایای بی حد و حصر می بینند:  این بدان معنی است که آن ها بیش از یک راه برای انجام کارها دارند و با توجه به وسعت اطلاعات و آگاهی از محدودیت های زمانی و مکانی ترجیح میدهند که زمان بیشتری را در خلوت برای پیشبرد برنامه های شان داشته باشند. آنها میدانند که این سبک های زندگی گذرا هستند و آگاهی خو را به چیزهایی معطوف میدارند که ابدی اند.

-برای برخی از روح های قدیمی، دنیا احساس غریبه گی ایجاد میکند.  درک مردم، فهم هرج و مرج ها، برای آنها دشوار است. آنها در آرزوی یافتن مکانی هستند که احساس کنند به آن تعلق دارند، فضایی مملو از آزادی و رهایی.  این اغلب منجر به این احساس می شود که این دنیا خانه واقعی آنها نیست.

-احساس رضایت درونی: در حالی که بسیاری از انسان ها در جست و جوی جایگاه اجتماعی خود هستند، یک روح قدیمی اغلب با زندگی ای که برای خود ساخته، راضی و در صلح است. آن ها به سادگی از آنچه هستند و دارند راضی اند.

چگونه متحمل رنجی که دیگران به ما میدهند نشویم ؟

پاسخ به این سوال میتواند لایه لایه و عمیق باشد. اینکه چگونه رنجی که دیگران به ما وارد میکنند را حمل نکنیم، نیاز به آگاهی، تمرین و حتی درمان درونی دارد. از منظر متافیزیک، رنجی که دیگران به ما وارد میکنند بی دلیل و تصادفی نیست. این رنج ها معمولا درسی روحی، کارمایی و یا فرصتی برای رشد درونی هستند.

رنج به عنوان آینه کارما

گاهی کسی که به ما رنج میدهد، در واقع یک زخم یا بدهی کار مایی قدیمی را فعال میکند. شاید در زندگی های قبلی این نقش برعکس بوده باشد. وقتی از این منظر به قضیه نگاه بکنید، تبدیل به کسی خواهید شد که در حال حل کردن کارمایش میباشد. به جای اینکه نقش قربانی را بپذیرید و یا از خود بپرسید که چرا این کار را با من کرد، از خود بپرسید که من باید چه درسی را یاد بگیرم ؟ چرا روح من این تجربه را انتخاب کرده است؟

-قراردادهای روحی

از دیدگاه متافیزیک ما قبل از تولد با برخی از روح ها قرار داد میبندیم تا در زندگی مان نقش هایی را بازی کنند. این نقش ها ممکن است سخت و رنج آور نیز باشند اما به ما کمک میکنند تا یاد بگیریم، رشد کنیم و قوی شویم.

درک این موضوع باعث میشود به جای نفرت، درک و آگاهی پیدا کنیم،

 شاید حتی بتوانیم بگوییم: نقش تو سخت بود، ولی من در حال بیداری هستم و ممنونم.

-بالا بردن فرکانس و سطح انرژی

وقتی در فرکانس بالا قرار داشته باشید، (فرکانس هایی مانند عشق، آگاهی، بخشش) رنج هایی که از طرف افراد دیگر ساطع میشوند نمیتوانند وارد میدان انرژی شما شده و آسیبی به شما برسانند. زیرا فرکانس شما در سطح بالاتری قرار دارد و دست رسی به شما با فرکانس هایی غیر از عشق و آگاهی ممکن نیست.

-وظیفه شما پرورش و ارتقا خودتان است

با درک این موضوع که شما اینجا نیستی تا دیگران را تغییر دهید- بلکه آمده اید که خودتان را بشناسید ، درس های لازم را گرفته و از آن عبور کنید. رنج میتواند دروازه ایی برای عبور و رسیدن به آگاهی بالاتر باشد، اگر اجازه دهید تا راه را نشان تان بدهد.

-مرز گذاری و جدا کردن خود از دیگران

رفتار افراد بازتاب درون خودشان است و کسی که رنج میدهد معمولا زخمی میباشد. وقتی به درک این موضوع برسید به جای اینکه رنج را بپذیرید از آن فاصله میگیرید. باید بدانید که تنها خودتان مسئول احساسات تان هستید و دیگران نمیتوانند شما را کنترل کنند. بعضی از افراد زمانیکه متوجه میشوند شما مرزی ندارید، مدام آسیب وارد میکنند.

-واگویه های ذهنی را متوقف کنید

در بعضی موارد این خود شما هستید که زخم یک برخورد یا اتفاق را با تکرار در ذهن تان چند برابر میکنید، وقتی چیزی ذهن تان را مشغول کرد به آن فکر کنید و نتیجه گیری کرده و پاکش کنید. اینگونه خود را از نشخوار های ذهنی رها میکنید.

-بخشش برای رهایی خودتان

بخشیدن به معنای این نیست که کار فرد را تایید میکنید بلکه به این معناست که من خودم را به خاطر اینکه اجازه دادم چنین افرادی در اطرافم باشند و باقی بمانند میبخشم و درس لازم برای ارتقا روحم را گرفته و دیگر اجازه نمیدهم که اینگونه افراد در محوطه امن من وارد شوند.  

-آگاهی از زخم ها و اقدام به شفا

گاهی رنجی را که دیگران به ما میدهند، زخمی را که از قبل در درون مان بوده است را فعال میکند، با آگاهی میباید زخم های درونی را شناخت و آن ها را شفا بخشید. تکنیک هایی مانند هیپنوتیزتراپی، کارما درمانی و یا شفای کودک درون میتواند موثر باشد.

و در آخر تمرین حضور در لحظه

در لحظه بودن را تمرین کنید، بدانید که تمام اتفاقات در اطراف تان فقط برای دادن درسی به شما هستند. ذهن تان را خالی کنید و به افراد و اتفاقات با دیدی مثبت تر نگاه کنید. شرط کمال داشتن ذهنی آرام و یافتن آرامشی درونی میباشد. ذهن آرام جایگاه خداوند است .

هر روز با خود تکرار کنید ؛ هیچ چیز نمیتواند آرامش درونی مرا مختل کند؛.