چگونه متحمل رنجی که دیگران به ما میدهند نشویم ؟

پاسخ به این سوال میتواند لایه لایه و عمیق باشد. اینکه چگونه رنجی که دیگران به ما وارد میکنند را حمل نکنیم، نیاز به آگاهی، تمرین و حتی درمان درونی دارد. از منظر متافیزیک، رنجی که دیگران به ما وارد میکنند بی دلیل و تصادفی نیست. این رنج ها معمولا درسی روحی، کارمایی و یا فرصتی برای رشد درونی هستند.

رنج به عنوان آینه کارما

گاهی کسی که به ما رنج میدهد، در واقع یک زخم یا بدهی کار مایی قدیمی را فعال میکند. شاید در زندگی های قبلی این نقش برعکس بوده باشد. وقتی از این منظر به قضیه نگاه بکنید، تبدیل به کسی خواهید شد که در حال حل کردن کارمایش میباشد. به جای اینکه نقش قربانی را بپذیرید و یا از خود بپرسید که چرا این کار را با من کرد، از خود بپرسید که من باید چه درسی را یاد بگیرم ؟ چرا روح من این تجربه را انتخاب کرده است؟

-قراردادهای روحی

از دیدگاه متافیزیک ما قبل از تولد با برخی از روح ها قرار داد میبندیم تا در زندگی مان نقش هایی را بازی کنند. این نقش ها ممکن است سخت و رنج آور نیز باشند اما به ما کمک میکنند تا یاد بگیریم، رشد کنیم و قوی شویم.

درک این موضوع باعث میشود به جای نفرت، درک و آگاهی پیدا کنیم،

 شاید حتی بتوانیم بگوییم: نقش تو سخت بود، ولی من در حال بیداری هستم و ممنونم.

-بالا بردن فرکانس و سطح انرژی

وقتی در فرکانس بالا قرار داشته باشید، (فرکانس هایی مانند عشق، آگاهی، بخشش) رنج هایی که از طرف افراد دیگر ساطع میشوند نمیتوانند وارد میدان انرژی شما شده و آسیبی به شما برسانند. زیرا فرکانس شما در سطح بالاتری قرار دارد و دست رسی به شما با فرکانس هایی غیر از عشق و آگاهی ممکن نیست.

-وظیفه شما پرورش و ارتقا خودتان است

با درک این موضوع که شما اینجا نیستی تا دیگران را تغییر دهید- بلکه آمده اید که خودتان را بشناسید ، درس های لازم را گرفته و از آن عبور کنید. رنج میتواند دروازه ایی برای عبور و رسیدن به آگاهی بالاتر باشد، اگر اجازه دهید تا راه را نشان تان بدهد.

-مرز گذاری و جدا کردن خود از دیگران

رفتار افراد بازتاب درون خودشان است و کسی که رنج میدهد معمولا زخمی میباشد. وقتی به درک این موضوع برسید به جای اینکه رنج را بپذیرید از آن فاصله میگیرید. باید بدانید که تنها خودتان مسئول احساسات تان هستید و دیگران نمیتوانند شما را کنترل کنند. بعضی از افراد زمانیکه متوجه میشوند شما مرزی ندارید، مدام آسیب وارد میکنند.

-واگویه های ذهنی را متوقف کنید

در بعضی موارد این خود شما هستید که زخم یک برخورد یا اتفاق را با تکرار در ذهن تان چند برابر میکنید، وقتی چیزی ذهن تان را مشغول کرد به آن فکر کنید و نتیجه گیری کرده و پاکش کنید. اینگونه خود را از نشخوار های ذهنی رها میکنید.

-بخشش برای رهایی خودتان

بخشیدن به معنای این نیست که کار فرد را تایید میکنید بلکه به این معناست که من خودم را به خاطر اینکه اجازه دادم چنین افرادی در اطرافم باشند و باقی بمانند میبخشم و درس لازم برای ارتقا روحم را گرفته و دیگر اجازه نمیدهم که اینگونه افراد در محوطه امن من وارد شوند.  

-آگاهی از زخم ها و اقدام به شفا

گاهی رنجی را که دیگران به ما میدهند، زخمی را که از قبل در درون مان بوده است را فعال میکند، با آگاهی میباید زخم های درونی را شناخت و آن ها را شفا بخشید. تکنیک هایی مانند هیپنوتیزتراپی، کارما درمانی و یا شفای کودک درون میتواند موثر باشد.

و در آخر تمرین حضور در لحظه

در لحظه بودن را تمرین کنید، بدانید که تمام اتفاقات در اطراف تان فقط برای دادن درسی به شما هستند. ذهن تان را خالی کنید و به افراد و اتفاقات با دیدی مثبت تر نگاه کنید. شرط کمال داشتن ذهنی آرام و یافتن آرامشی درونی میباشد. ذهن آرام جایگاه خداوند است .

هر روز با خود تکرار کنید ؛ هیچ چیز نمیتواند آرامش درونی مرا مختل کند؛.

5 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

پاسخ دادن به Special Text Symbols لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *